شهرام اصغری

شهرام اصغری

وبلاگی شخصی برای کپی و آرشیو برخی پست های منتشر شده در روزنامه ها یا سایت ها و ...
شهرام اصغری

شهرام اصغری

وبلاگی شخصی برای کپی و آرشیو برخی پست های منتشر شده در روزنامه ها یا سایت ها و ...

نسبت به مرگ بی‌حس شده‌ایم!

یادداشتی از شهرام اصغری؛

شهرام اصغری، کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه در یادداشت زیر از عادت به از دست دادن و مرگ در کشور به عنوان یک زنگ خطر یاد کرده و از مسئولان می‌خواهد که بی‌تفاوتی درباره سرنوشت مردم و جنگ قدرت را کنار گذاشته و به مسئولیت جدی خود بی‌اندیشند.

در خیابان، ماشین‌ها را می‌بینی که اعلامیه‌ی مرگ عزیزانشان را چسبانده‌اند و یک‌ به‌ یک رد می‌شوند. در کوچه‌ها، در و دیوار پرشده از بنرهای تسلیت و پرچم‌های سیاه. پروفایل شخصی افراد در فضای مجازی را هم که نگو تا چه حد مشکی شده‌اند و تصویر شمعی که می‌سوزد و آب می‌شود و…

 

از شلوغی و ترافیک بهشت زهرا(س) هم در تمامی روزهای هفته چیزی ننویسیم، بهتر است!

 

این گوشه‌ای‌ست از وصف و حال این‌روزهای تهران شلوغ و مملو از جمعیت که ساکنان آن علاوه بر مشکلات اقتصادی و روزمره‌ی زندگی با مرگ‌های کرونایی دست و پنجه نرم می‌کنند. مردمی که دیگر رمق و توان مقابله با کرونای جدید و جهش‌یافته را ندارند. مردمی که گویا در مواجهه با مرگ بی‌حس (کرخت) شده‌اند و نمی‌دانند به چه بلا و مصیبتی گرفتار شده‌اند که علاجی ندارد.

این‌روزها کسی را سراغ نداری که عزادار دوست، همکار یا اعضای خانواده و بستگان نباشد. این روزها دانشجویی نیست که سوگوار معلم یا استادی نباشد که چه آسان این «کرونای شوم» عزیزان و سرمایه‌های ما را می‌گیرد و با خود می‌برد.

این‌روزها دیگر فقط پنج‌شنبه یا جمعه نیست که بهشت زهرا(س) یا آرامستان‌ها شلوغ و مملو از جمعیت هستند و هرکس به خاطر از دست دادن عزیزی ناله سر می‌دهد و در خود و مشکلات انبوه زندگی غرق است. اگر باور ندارید به قطعات جدید بهشت زهرا(س) سر بزنید که چطور چادرها در کنار هم و چسبیده به‌هم دایر شده و گویا دیگر ستاد ملی مقابله با کرونا هم به کسی کاری ندارد و مانع برگزاری مراسم یا مانع ازدحام جمعیت نمی‌شود و…!

قبرهای سه طبقه‌ای که ساخته می‌شود و عزیزان و سرمایه‌هایی که مقابل چشمان ما پَرپَر می‌شوند و کاری از دست‌مان ساخته نیست! آیا ما واقعاً در مواجهه با مرگ بی‌حس شده‌ایم؟!

زمانی برخی از هر منبر و تریبونی فقط در رابطه با مرگ روضه می‌خواندند حالا با ظهور این ویروس؛ سایه و سیاهی مرگ خیلی از خانه‌ها و کوچه‌ها را پوشانده و مرگ بر زندگی ما سایه انداخته و اگر غفلت کنیم افسردگی و پژمردگی جامعه را کامل فرا می‌گیرد. در این برهه‌ی خاص نیاز است، روان‌شناسان و مشاوران خانواده با انرژی مضاعفی به مردم خدمت کنند و برخی نیز زیاد به فکر مادیات نباشند.

ما نباید به شرایط و وضع موجود عادت کنیم و باید به فکر رهایی از این وضعیت باشیم. همان آمار فوت عزیزان ما که مدتی‌ست حدود ۱۵۰ نفر در روز اعلام می‌شود هم، خیلی زیاد است و ما می‌توانیم خیلی بهتر از این کرونای افسارگریخته را مهار کنیم. کرونایی که قربانیان خود را پس از چندماه بهبودی نیز ناگهان غافلگیر می‌کند و با خود می‌برد!

خدارا شکر تکلیف انتخابات کشور هم با خیر و خوشی مشخص شد اما نیاز است برای مدتی هم که شده دست از جنگ قدرت برداریم و با اتحاد و با تمام توان به مشکلات مردم فکر کنیم و نگذاریم مرگ عزیزانمان عادی شود و ما دست روی دست بگذاریم. ما در مقابل جان و زندگی تک‌تک این عزیزان، معلم، کارگر ساده‌ای که با بی‌پناهی تمام و در مقابل گرانی‌ها و انبوه مشکلات پَرپَر می‌شود، مسئولیم و این‌ها سرمایه‌های ایران اسلامی هستند و هر کدام از ما در دادگاه عدل الهی باید در مقابل عملکردمان پاسخگو باشیم و زندگی و امید را به جامعه برگردانیم.

https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1094451


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.